کد خبر: ۸۱۹۰
تاریخ انتشار:۰۱ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۹
گفتاری از آيت الله سید حسن خمینی؛
شرح مختصر دعای مکارم الاخلاق/ گفتار بیست و یکم: فضیلت خوشرویی و بخشندگی
بنیان گذاران سنت های حسنه شایسته اجر و ثوابی عظیم معرفی شده اند و تا زمانی که آن سنت و روش، مُتابع و مورد عمل است، سنت گذار نیز در ثواب انجام آن شریک است.
در ایام ماه مبارک رمضان امسال، یادگار گرامی امام آيت الله سید حسن خمینی طی سلسله یادداشت هایی، به اختصار به شرح دعای مکارم الاخلاق می پردازد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني آستان، امروز بخش بیست و یکم این یادداشت ها تحت عنوان «فضیلت خوشرویی و بخشندگی»، از نظر مخاطبان ارجمند می گذرد:
 
امام سجاد (علیه السلام) در ادامه دعای همان فراز از دعای شریف مکارم الاخلاق، پس از درود و صلوات بر حضرت محمد و اهل بیت طاهر او، از پروردگار سبحان، اخلاقِ نیکو در معاشرت با مردم، پیشی گرفتن در فضیلت و نیکوکاری، و ایثار در بخشش و سخاوت درخواست می کند:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیَةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کَظْمِ الغَیْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَیْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکُونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ...»
بارخدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست و زیور صلاحیت و لباس تقوا بر من بپوشان، تا عدالت به پا دارم و از فوران غیظ جلوگیری کنم و آتش خشم فرو نشانم و پراکندگان را متحد و اختلاف بین افراد را اصلاح کنم. توفیق ده تا خوبی مردمان را بازگو کنم و عیوب آنها را مستور دارم و با نرم خویی و فروتنی و نیک سیرتی و بیرون راندن بادِ غرور از سر، با آنها رفتار کنم و به من خوش خویی و سبقت در فضیلت و ایثار در بخشش عنایت کن ... .
«مخالقه» به معنای معاشرت است و «طیب المخالقه» به معاشرت با حُسن خُلق و داشتنِ اخلاقِ نیکو در رفتار با مردم گفته می شود. «سبق» به معنای پیشی گرفتن و مقدم شدن است و «فضیلت» به خوبی و نیکی مضاعف گفته می شود که درجه ای بالاتر از «فضل» است. «ایثار» در لغت عرب اختیار کردن و برگزیدن معنا می دهد و «تفضل» به ابتدا به خوبی و نیکی بی آنکه در پاسخ به احسان دیگری باشد، معنا شده است و از این رو «ایثار التفضل» برگزیدن و سبقت گرفتن در شروع سخاوت و نیکوکاری به دیگران معنا می یابد. (ریاض السالکین، ج3، ص350)
خوش رفتاری و «طیب المخالقه»، موجب کمال ایمان و از جمله صفاتی است که در معارف اسلامی تخلّق به آن فراوان توصیه یافته است. پیامبر گرامی که خود نمونه بارز و کاملِ خُلق نیکو است، و قرآن کریم بر خُلق عظیم و بزرگوارانه ایشان گواهی داده است: «وَ إِنَّکَ لَعَلىَ‏ خُلُقٍ عَظِیم» (قلم: 4) بر خوش رفتاری و خوش خلقی در مجالست و معاشرت با مردم سفارش و تاکید فراوان کرده است و اسلام را همان خوش خویی اخلاق نیکو معرفی کرده است: «الاسلام حُسن الخُلق» (کنزالعمال، 5225)، پس باید به نیک خلقی متخلق بود و از بد اخلاقی و بد رفتاری حذر کرد که پراکندگی اطرافیان و دشمنی معاشران را در پی خواهد داشت.
حسن خُلق و خوش خویی افزون بر منافع مادی و ثمرات عینی در ارتباطات اجتماعی و زندگی طبیعی، در هنگامه قیامت نیز جایگاهی رفیع و مقامی بلند را برای انسان به ارمغان می آورد و بنا بر روایات متعدد از نبی مکرم حق صلی الله علیه و آله، در قیامت چیزی در میزان عمل کسی قرار نمی گیرد که از حُسن خُلق و خوشرویی برتر باشد. (عیون اخبار الرضا: 98/37/2 ، بحارالانوار 17/383/71 ، الکافی 2/99/2)
درخواست دیگر امام سجاد (علیه السلام) در این دعای شریف، توفیقِ سبقت در فضیلت و نیکوکاری است. دلیل سفارش به سبقت و تأکید بر تقدم در انجام امور خیر، افزون بر تشویق دیگران به نیکوکاری و البته رفع نیاز نیازمندان با سرعت بیشتر، پایه گذاری سنت حسنه ای است که شخص با این تقدّم در انجام خیر بنا می نهد. با سبقت در انجام کارهای نیک، آدمی جاده نیکوکاری را هموار و راه را برای انجام امور خیریه توسط دیگران کوتاه تر می کند. از این رو بنیان گذاران سنت های حسنه شایسته اجر و ثوابی عظیم معرفی شده اند و تا زمانی که آن سنت و روش، مُتابع و مورد عمل است، سنت گذار نیز در ثواب انجام آن شریک است: «مَنْ‏ سَنَ‏ سُنَّةً حَسَنَةً، فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلى‏ یَوْمِ الْقِیَامَةِ» (الکافی، ج5، ص9)
امام علی (علیه السلام) نیز به سرعت و سبقت در امور نیک توصیه و تأکید فراوان داشته اند و از کوتاهی در انجام این امر، بر حذر داشته اند: «سَابِقُوا إِلَى‏ فِعْلِ‏ الصَّالِحَاتِ‏ فَإِنْ قَصَّرْتُمْ فَإِیَّاکُمْ وَ أَنْ تُقَصِّرُوا» نسبت به کارهای نیک سبقت گیرید، پس مبادا که در انجام کارهای خیر کوتاهی و تقصیر کنید. (غررالحکم و دررالکلم، ص 359)
درباره معنای سبقت در امور خیر که در زمره سفارشات قرآنی است: «فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرْاتِ» (بقره: 148 و مائده: 48) وجوه مختلفی مطرح شده است: برخی آن را به معنای پیش قدم شدن در امور خیر دانسته اند و برخی گفته اند که منظور از آن مشهور و معروف شدن فرد به خوبی و احوال نیک است. برخی نیز آن را به سرعت داشتن در انجام خوبی ها تعبیر کرده اند و گروهی نیز بر این باورند که معنای آن این ست که آنها زودتر از بقیه افراد، خوبی و کمالات را کسب کرده اند. (ر.ک: ریاض السالکین، ج3، ص349)
امام زین العابدین (علیه السلام) در فراز «ایثار التفضل»، از حضرت حق (جل جلاله) می خواهد که روحیه ایثار در هنگامه بخشش و نیکی به او عطا کند. ایثار و از خودگذشتن و دیگران را بر خود مقدم داشتن، از برترین کرامات اخلاقی شمرده شده و در حضرت امیر (علیه السلام)، بخشش و ایثار،  به همراه نیکی و خوشرویی، را موجب جلب محبت و مهربانی معرفی فرموده است: «سَبَبُ‏ الْمَحَبَّةِ السَّخَاء»، «سَبَبُ‏ الْمَحَبَّةِ الْإِحْسَان‏»، «سَبَبُ‏ الْمَحَبَّةِ الْبِشْرُ» (غررالحکم و دررالکلم/ ص361)
در مقابل سجیه اخلاقی ایثار، خصلت رذیله «حرص» قرار دارد. به گمان شخص حریص، بخشش و احسان، موجب کم شدن ثروت و نعمتش می شود. از ترس این توهم، از کرامتِ ایثار و بخشش محروم می ماند. امام خمینی در این باره می فرماید: «حرص» یکی از جنود بزرگ جهل است و ابلیس، که کمتر دامی از دام های ابلیس در بنی آدم مثل آن مورد تأثیر است و آن از جهلِ به حق و توحید و اسماء و صفات و مجاری قضای الهی حاصل می شود ... این خُلق فاسد، انسان را به دنیا متوجه کند و ریشه حب دنیا را در دل محکم کند و زخارف آن را در قلب تزیین کند و جلوه دهد و مورث اخلاق و اعمالِ ناهنجار دیگر گردد. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص232)
در پایان ذکر این نکته ضروری است که بخشش و ایثار و محبت و ... باید صادقانه و بدون توقع و دغل کاری باشد؛ به این معنی که فردی که بخشش و احسان می کند، در پی فریبکاری و خدعه نباشد. ناگفته پیداست که بدترین فریب ها زمانی است که انسان به نام «محبت و دوستی» دیگران را بفریبد و در حالی که آنها درهای اعتماد را به سویش گشوده اند، آنها را گمراه کرده و در کارشان نیرنگ کنند. در این هنگام، شخص «فریب خورده» از آنجا که آمادگی مواجهه با خیانت را نداشته است، با صدمات روحی و مالی بیشتری مواجه می شود و این صدمات زمانی عمیق تر می شود که آدمی به کسی دل بسته باشد و امید خویش را ـ چه در عرصه شخصی و چه در عرصه عمومی ـ به او معطوف ساخته باشد. در چنین حالتی وقتی دروغ بودن محبت معلوم شد، محبت به تنفر تبدیل می شود و کسی که تا دیروز، به دلیل بخشش و محبت، محبوب بود، به موجودی تحمل ناشدنی مبدّل می گردد. از این روست که «خیانت به اعتماد» و «خدعه در رفاقت» از پست ترین صفات انسانی معرفی شده است.