کد خبر: ۱۴۷۰۸
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۹

روایت سید محمود دعایی از روزهای اقامت امام در فرانسه


ده روز اول اقامت امام در پاریس، مرحوم دعایی مسئولیت امور به بستگان ایشان را عهده دار بود و آنجا را ترک گفت تا روز دوم بهمن ۵۷ که دوباره به فرانسه بازگشت.

 امام خمینی (س) بعد از ممانعت کویت از ورود به آن کشور، تصمیم به مهاجرت به فرانسه گرفتند. مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی از یاران نهضت امام خمینی که حدود ده روز اول حضور امام در پاریس بود از آن روزگار اینگونه نقل کرده است:

‌مدت کوتاهی در آن جا بودم. حدودا ده روز در پاریس بودم و ‌‎ ‎‌مسئولیت امور مربوط به اقامت بستگان امام در نجف را بر عهده داشتم. ‌‎ ‎‌اقامت یاران امام بر عهده دفتر امام در نجف بود اما امور مربوط به ‌‎ ‎‌بستگان با من بود. مثلا در فرودگاه بغداد امام خمینی به من فرمودند که ‌‎ ‎‌همشیره حاج احمد آقا به این جا آمده تا به حج مشرف شود، ترتیبی بده ‌‎ ‎‌که ایشان به صورت قانونی اقامت و ویزا بگیرد. خوب، من پس از ‌‎ ‎‌شنیدن دستور امام درصدد گرفتن اقامت و ویزای حج برای ایشان شدم ‌‎ ‎‌و توانستم در همان سال ایشان را با خانم بنت الهدی همشیره شهید‎ ‎‌محمد باقر صدر به حج اعزام کنم. همین طور همسر امام را با تدارکات ‌‎ ‎‌ویژه‌‌ ‌‌ای به پاریس فرستادم. البته در آن زمان ویزا لازم نبود اما من کارهای ‌‎ ‎‌لازم دیگر را انجام دادم.‌

‌‌پس از انجام کلیه کارها به نجف برگشتم تا این که حاج احمد آقا از ‌‎ ‎‌پاریس به من زنگ زد و گفت: ما عازم ایران هستیم، امام گفتند تو هم ‌‎ ‎‌به پاریس بیا و با هم از پاریس به تهران برویم.‌

‌‌مشخص است که این برخورد برای من تا چه حدی ارزشمند بود و ‌‎ ‎حس وفاداری شدید را در من بر می‌‌ ‌‌انگیخت. من پشت تلفن بغضم ‌‎ ‎‌ترکید و از شدت ذوق اشک می‌‌ ‌‌ریختم. خوب به هرحال در این دوران ‌‎ ‎‌از مبارزات که شدت درگیریها ذهن مرا مشغول کرده بود وقتی کسی ‌‎ ‎‌می‌‌ ‌‌بیند خدمتی که کرده فراموش نشده است به وجد می‌‌ ‌‌آید.‌

‌‌ شما به پاریس تشریف بردید؟‌

‌‌ بله من در دوم بهمن به پاریس رفتم.‌

‌‌‌آیا از آن زمان حساس خاطره‌‌ ‌‌ای  دارید؟‌

‌‌ بله. خوشبختانه من خوب موقعی رسیدم. حاج احمد آقا به محض ‌‎ ‎‌آگاهی از بازگشت من با خوشحالی به دیدار من آمد. در حالی که عبا و ‌‎ ‎‌جوراب به تن نداشت. همدیگر را در آغوش کشیدیم و بوسیدیم. ایشان ‌‎ ‎‌گفت خیلی خوب و در موقعیت حساسی رسیدی. الان سید جلال‌‌ ‌‌الدین ‌‎ ‎‌تهرانی از اعضا و عناصر برجسته شورای سلطنت آمده تا استعفای ‌‎ ‎‌خودش را به امام تقدیم کند.‌

‌‌ما هر دو نفر خدمت امام رسیدیم و در کنار ایشان نشستیم. پنج دقیقه ‌‎ ‎‌بعد خبر آمد که اعضای سفارت شاهنشاهی ایران در پاریس می‌‌ ‌‌خواهند ‌‎ ‎‌خدمت امام برسند و با ایشان بیعت کنند و حضرت امام هم ایشان را‌‎ ‎‌مورد تفقد قرار داده و ببخشد. حاج احمد آقا گفت: کسی لازم است که ‌‎ ‎‌به سفارت رفته آنها را به اینجا بیاورد. به اتفاق چند نفر از دوستان به ‌‎ ‎‌سفارت ایران رفتیم و اعضای سفارت را که از چند زن و مرد و کاردار ‌‎ ‎‌تشکیل می‌‌ ‌‌شدند در اتومبیل سوار کردیم و خدمت امام آوردیم.‌

‌‎‌من وقتی آنها را خدمت امام رساندم اول این آیه را خواندم: بسم الله ‌‎ ‎‌الرحمن الرحیم، اذا جاء نصرالله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین ‌‎ ‎‌الله افواجا. فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا. و گفتم: اینان اعضای ‌‎ ‎‌سفارت ایران در پاریس هستند و آمده‌‌ ‌‌اند تا حمایت خودشان را از شما‌‎ ‎‌و انقلاب و نفرت خود را از رژیم شاهنشاهی ابراز کنند. امام لبخندی ‌‎ ‎‌زدند و دعایشان کردند.‌

‌‎برشی از کتاب گوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی؛ ص ۱۹۰-۱۹۳

گزارش خطا
نظرات بینندگان
عناوین برگزیده
آخرین اخبار
پربازدید ها
پربحث ترین عناوین