یک روان شناس در گفت و گو با آستان مطرح کرد:
نگاه روان شناختی به پدیده مذموم خودکشی
در بسياری از موارد نيز خودكشی وسيلهای است برای كمك خواستن. اينگونه خودكشیها معمولا با هدف مرگ انجام نمیشود و فرد سعی میكند از طريق اين اقدام توجه ديگران را جلب كند.
امیر رضا بختیاری روانشناس و استاد دانشگاه درباره پديده خودكشی به آستان میگويد: خودكشی يكی از پديدههای مذموم و رايج در همه فرهنگهاست و مربوط به زمان حال نيست. اين پديده از زمانهای قديم وجود داشته و ريشه در شرايط زندگی فرد دارد. نوع ديگری از خودكشی نيز وجود دارد كه به دلیل كمك به ديگران انجام میشود، يعنی فرد برای انجام هدف يك گروه تصميم میگيرد خود و عدهای ديگری را بكشد تا آن هدف را محقق كند. اما آنچه بيشتر ناراحتكننده است خودكشیهايی است كه از روی ناتوانی و درماندگی صورت ميگيرد. اينگونه خودكشیها كاملا تحتتاثير بيماری افسردگی انجام میشود.
وی ادامه میدهد: در واقع خودكشی را ميتوان يكی از كنشهای بالقوه افسردگی دانست. در اكثر مواقع وقتی از خودكشی صحبت میكنيم اين تصور به وجود میآيد كه فرد به بلاهای زيادی دچار شده و كاملا اميد خود را از دست داده و در نهايت دست به اين كار زده است. در بسياری از موارد نيز خودكشی وسيلهای است برای كمك خواستن. اينگونه خودكشیها معمولا با هدف مرگ انجام نمیشود و فرد سعی میكند از طريق اين اقدام توجه ديگران را جلب كند. به همين دليل ما در كنار آمارهای خودكشیهای موفق آمار بسيار زيادی نيز از خودكشیهای ناموفق داريم كه عمدتا با هدف جلب توجه انجام میشود.
بختیاری همچنین درباره علل خودكشی افراد در ملأعام عنوان میکند: اينگونه خودكشیها اغلب با هدف اعتراضهای اجتماعی صورت ميگيرد.
وی درباره زمينههای اجتماعی و روانی خودكشی درملأعام میگويد: به نظر میرسد كه اينگونه افراد تحت تاثير فشارهای اقتصادی، اجتماعی و عوامل ديگر چارهای جز خودكشی نمی بينند، در عين حال میخواهند از طريق اقدام به خودكشی علنی نظر جامعه را نيز به مشكلاتشان جلب كنند. انتخاب يك روش خشن برای خودکشی نشان دادن خشم و تنفر این افراد از شرايطی است كه در آن به سر میبردهاند.
منبع:آستان