Friday 26 April 2024| ۱۶: ۴۰ - جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
کد خبر: ۱۳۹۰۴
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۹
حجت‌الاسلام و المسلمین قاضی‌عسکر: امام نگران آینده روحانیت بود/ امام از وجوهات و بودجه دولتی استفاده نمی‌کرد
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی‌عسکر تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در برنامه حضور در حسینیه جماران با تأکید براینکه مواضع و ویژگی‌های فکری امام باید در مدارس، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه تدریس شود، گفت: این ویژگی‌ها و مواضع امام باید بیان شود تا جلوی انحراف در انقلاب گرفته شود و نسل جوان ما باور کند که این انقلاب، یک انقلاب الهی است و باید کنار این انقلاب بمانند و این راه را ادامه دهند. راهی جز این نیست.

به گزارش آستان، تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) گفت: در روایت است که اگر انسان نسب به زمان خودش شناخت داشته باشد، کمتر گرفتار اشتباه می‌شود. دقیقاً امام همین را می‌فرمایند که حوزه‌ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست داشته باشد و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس‌العمل مناسب باشند. یعنی وقتی می‌بینیم غرب دارد در فضای مجازی شب و روز توطئه می‌کند، مهیا باشیم. امام می‌فرمایند طوری برنامه‌ریزی کنید که از آنها جلوتر باشید.

 برنامه حضور در آستانه شهادت امام جعفر صادق (ع) میزبان «حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی‌عسکر» بود تا در گفت و گو با «محمدحسین رنجبران» به واکاوی اندیشه‌های امام روح الله در خصوص حوزه‌‌های علمیه و روحانیت انقلابی بپردازند. روحانیتی که با تفکر امام (ره)، نهضت انقلاب اسلامی را به حرکت و رژیم پهلوی و ابرقدرت‌های حامی این رژیم را به زانو درآورد.

قاضی‌عسکر تجربیات فراوانی به خصوص در عرصه بین‌الملل دارد و با علمای زیادی همنشین بوده است. وی اکنون تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(س) را برعهده دارد و سال‌های سال نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت بوده است.

 
امام نگران آینده روحانیت بود
 
حجت‌الاسلام و المسلمین قاضی‌عسکر با اشاره به خاطره‌ای از دیدار مسئولان نهاد ائمه جمعه با حضرت امام (ره) اظهار داشت: در آن دوره سه ساله اول، یک جلسه‌ای به همراه مقام معظم رهبری و مرحوم آیت‌الله مشکینی، مرحوم آیت‌الله ملکوتی، مرحوم آیت‌الله خاتمی و مرحوم آیت‌الله طاهری خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم. امام مطالب مختلفی را مطرح کردند از جمله فرمودند من نگران آینده روحانیت هستم. باید خیلی مراقب باشید که گرفتار تشریفات و دنیاگرایی نشوید.

وی افزود: بعد فرمودند که مرحوم صاحب جواهر، در هوای پنجاه درجه نجف کنار پنجره می‌نشست، جواهر را می‌نوشت و متوجه نبود که هوا ۵۰ درجه گرم است. ما علمای سلف‌مان اینجور بودند و من نگرانم یک روز جوری نشود که مردم بگویند اینها تاحالا دست‌شان به دنیا نمی‌رسید و حالا که رسید، نتوانستند خودشان را مدیریت کنند.

قاضی‌عسکر ادامه داد: این حرف آنقدر مؤثر واقع شد که آیت‌الله مشکینی رضوان‌الله تعالی علیه، با یک حالت بکایی خطاب کرد به حضرت امام که آقا من بارها گفته‌ام که من محافظ نمی‌خواهم، من ماشین بنز نمی‌خواهم. بگذارید همانطور که ساده زیست هستم، همانطور زندگی کنم و اینها نمی‌گذارند. امام فرمودند من نظرم شماها نیست. دیدید که با شهید بزرگوار مرحوم آیت‌الله مطهری چه کردند. من نظرم در بحث کلان روحانیت است.

 
تأکید زیاد امام خمینی (ره) بر ساده‌زیستی/ زندگی امام از طریق نذورات تأمین می‌شد
 
تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی با بیان اینکه امام خیلی روی بحث ساده‌زیستی تأکید داشتند، خاطرنشان کرد: یادم هست که همین حسینیه را عده‌ای آمدند که ما نه از سهم امام و نه از بودجه‌های دولتی، بلکه از بودجه شخصی و پول خمس داده شده می‌خواهیم اینجا را سنگ و فرش کنیم؛ چون شما میهمان خارجی دارید و یک جوری باشد که آبرومندانه باشد. امام فرمودند تا من هستم، به اینجا دست نزنید. و می‌بینید که هنوز هم به همان حالت مانده است.

وی بیان داشت: امام به هیچ وجه از بودجه‌های دولتی و وجوهات استفاده نمی‌‌کردند. من در کویت به مدت یکسال منبر می‌رفتم؛ عده‌ای آنجا نذر امام کرده بودند و به من مقداری طلا دادند که آوردم و در تهران تحویل دادم؛ یک بخش عمده‌ای از زندگی امام از طریق همین نذوراتی که برای ایشان بود، تأمین می‌شد. با آن عظمت علمی و آن درایت سیاسی، آن مدیریت فرهنگی و آن آینده‌نگری که داشتند.

 
ماجرای گلایه حضرت امام از آیت‌الله مشکینی
 
قاضی‌عسکر با اشاره به خاطره دیگری گفت: به مناسبت سمینار ائمه جمعه خدمت حضرت امام آمده بودیم. همین‌جا آیت‌الله مشکینی ‌ایستاده بودند و گزارش می‌دادند. ابتدا از امام تمجید کردند؛ وقتی امام شروع به صحبت کردند، اولین مطلب‌شان این بود که من از آقای مشکینی گله‌مندم که با من اینجور صحبت نکنید. فیلم این دیدار هست. می‌خواستند بگویند که ما بنده ضعیف خدا هستیم و اینطور که با ما صحبت می‌کنید، ممکن است ما باور کنیم.

وی افزود: امام در تمام دوران قبل از انقلاب، وقتی در قم تشریف داشتند و در مسجد سلماسی برای روحانیون تدریس می‌کردند، همان موقع هم اجازه نمی‌دادند کسی دنبال‌شان حرکت کند. در پاریس در نوفل‌لوشاتو همین اتفاق افتاد. در نجف هم وقتی تشریف می‌بردند برای زیارت، اجازه نمی‌دادند کسی همراه ایشان حرکت کند. اگر کسی حرکت می‌کرد، از او سوال می‌کردند که شما با من کاری دارید؟ اگر کاری ندارید شما بفرمایید خودتان بروید. یک عده‌ای با فاصله همراه امام حرکت می‌کردند. عکس‌های نوفل‌لوشاتو را هم اگر دیده باشید، مرحوم آیت‌الله اشراقی، با فاصله دنبال امام حرکت می‌کنند.

 
ابتکار عمل امام در مطرح کردن بحث ولایت فقیه
 
تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی با اشاره به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی از دیدگاه حضرت امام اظهار داشت: امام خمینی (ره) اسلام را یک دین همه‌جانبه و دین کامل می‌دانست و این دین وقتی می‌توانست در جامعه برنامه را برای هدایت مردم، اجرا کند و مردم را به حقوق‌شان برساند که دارای حکومت باشد. لذا بحث‌های ولایت فقیه را وقتی در نجف بودند، مطرح و تدریس کردند.   

وی ادامه داد: آن موقع هم سابقه نداشت. البته قبلاً برخی از علما در این زمینه کتاب نوشتند اما امام با ابتکاری که داشت در حوزه علمیه نجف، که اصلاً این مسائل به آن شکل مطرح نمی‌شد، مسئله ولایت فقیه را مطرح کرد که نوارهای آن به اینجا می‌آمد و ما می‌گرفتیم و گوش می‌کردیم. از همان زمانی که نهضت امام در قم شروع شد، اصلاً تفکر امام چنین تفکری بود.

 

آینده‌نگری امام و وعده‌ افول شوروی و آمریکا که محقق شد
 
قاضی‌عسکر ویژگی‌های شخصیت امام را ویژگی‌های منحصر به فرد خواهند و گفت: اولاً امام یک مجتهد مسلم و شخصیتی بود که حوزه علمیه و علما دقیقاً و به راحتی مرجعیت امام را نوشتند و هیچ دغدغه‌ خاطر هم نداشتند. دوم اینکه ایشان یک مفسر قرآن به تمام معنا بود؛ در حوزه فلسفه و دانش مرتبط با علوم اسلامی سرآمد همه بود. در کنار اینها امام آینده‌نگر بود.

وی افزود: ایشان چطور می‌فهمد که شوروی در حال فروپاشی است؟! یک نامه دربسته را به دست آیت‌الله العظمی جوادی آملی می‌دهند و می‌گویند که نامه را تسلیم نکنید؛ باز کنید و بخوانید و ایشان هم در مجلسی که آن طرف گورباچف، رهبر یک ابرقدرت نشسته است، بدون ترس و لکنت شروع می‌کند به خواندن؛ آقای گورباچف! من صدای شکسته شدن استخوان‌های مارکسیست را می‌شنوم و از این پس باید مارکسیست را در موزه‌های تاریخ مشاهده کرد.

نماینده سابق رهبر انقلاب در امور حج و زیارت بیان داشت: بعد می‌بینید که در مبارزه با شاه، به مردم می‌گویند که شاه رفتنی است. روزی که شاه از ایران رفت، مردم روزنامه‌ها را به دست گرفته بودند که با تیتر بزرگ نوشته بودند شاه رفتنی است. به مردم امید می‌داد که صدام از بین خواهد رفت و شما پیروزید. بارها فرمود شما پیروزید.

وی ادامه داد: من زمانی که نمازجمعه اصفهان را اداره می‌کردم، بعضی‌ وقت‌ها خانواده شهدا گله می‌کردند و می‌گفتند بعضی‌ها به ما ریشخند می‌زنند امام این‌ همه می‌گوید صدام رفتنی است، او روز به روز دارد قوی‌تر می‌شود. اما روزی همه دیدند که صدام را از آن بیغوله بیرون آوردند با آن وضعیت آشفته که آمریکایی‌ها داخل دهانش را نگاه می‌کردند و در کمال ذلت و خواری، او را دستگیر و بعد هم اعدامش کردند. بنابراین محقق شد.

قاضی‌عسکر بیان داشت: جای دیگری امام می‌فرمایند من با اطمینان می‌گویم که ایران ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند. امروز شما می‌بینید دیگر خبری از شوروی نیست. تبدیل به روسیه شده و آن هم با شرایطی که شما می‌بینید که تبدیل به چند کشور شده است. الان آمریکا در حال افول است و کارش به جایی رسیده که بیشتر کشورهای دنیا می‌گویند دیگر از دلار استفاده نمی‌کنیم؛ حتی کشورهایی مثل عربستان شما می‌بینید یک چرخش پیدا می‌کند و دیگر حتی حاضر نیست به حرف آمریکا گوش کند و به سمت شرق گرایش پیدا می‌کند.

 

امام چگونه نماینده ابرقدرت شرق را تحقیر کرد
 
وی با اشاره به خاطره دیدار ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه شوروی که برای تسلیم پاسخ گورباچف به نامه امام به ایران آمد، گفت: قاعده این بود که گورباچف در پاسخ بگوید که نه این تحلیل شما درست نیست و ما همچنان استوار ایستاده‌ایم ولی او چنین چیزی ننوشت. مرحوم حاج احمدآقا می‌گفتند که وقتی قرار شد شواردنادزه بیاید، امام حاضر نبودند برایش صندلی بگذارند و می‌گفتند که بیاید همینجا بنشیند.

قاضی‌عسکر خاطرنشان کرد: دلیل این رفتار امام این بود که اینها ۷۰ سال علیه دین تبلیغ کردند. اولاً امام شکست مارکسیست را در کاخ کرملین اعلام کرد. و بعد هم آنها همیشه ما را تحقیر کرده بودند؛ و امام می‌خواست آنها را تحقیر کند.

وی افزود: حاج احمدآقا می‌گفتند آخر ما با التماس امام را راضی کردیم و یک صندلی معمولی گذاشتند و ایشان آمد نشست. امام خیلی مؤدب بود و آداب را بسیار رعایت می‌کردند ولی ایشان در آن دیدار با همان شب‌کلاه و همان پیراهن آمد و یک شمد هم روی زانویش انداخت و گفتند بفرمایید. او گفت ما دنبال رابطه خوب با ایران هستیم و امیدواریم که چنین و چنان شود. امام در پایان فرمودند که اینها جواب من نشد و بلند شدند رفتند.

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: