پس از جنگ جهانی دوم نظمی ظالمانه و ناعادلانه بر جهان حکم فرما بود. مناطق مختلف جهان بین دو قدرت غالب شرق و غرب تقسیم شده بودند و سازمان های نظامی ورشو و ناتو نگهبانان این نظم نفرت انگیز بودند. هیچ حرکت و تحولی در جهان سوم خارج از این چهارچوب و بدون وابستگی به یکی از دو قطب حاکم امکان موفقیت نمی یافت. در چنین شرایطی انقلاب اسلامی ایران ( جلد اول - جلد دوم ) با شعار «نه شرقی نه غربی» با امپریالیسم امریکا و دیگر مستکبرین درافتاد. و برای نخستین بار در عصر حاضر، دین را به عنوان عاملی حرکت زا در پهنه مبارزات ملت ها مطرح ساخت.
با وجود همه ناباوری ها و تمامی تلاش هایی که در سطح بین المللی برای حفظ رژیم شاه و جلوگیری از موفقیت امام خمینی به عمل آمد، انقلاب اسلامی در مرحله نخست مبارزات خویش پیروز گردید و از این جهت، پیروزی آن بیشتر به یک معجزه می ماند تا تحولی عادی. بجز امام خمینی و توده های بی شمار مردم که خارج از تحلیل های معمول، به گفته ها و وعده های امام باور قلبی داشتند، عموم تحلیلگران سیاسی و همه کسانی که در رخدادها و حوادث ایران دخیل بودند، وقوع چنین پیروزی را، حتی تا روزهای واپسین عمر رژیم شاه ناممکن می دانستند.
و چنین بود که از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپای اسلامی در پهنه ای گسترده آغاز شد. امام خمینی با پشتیبانی مردم ایران
که فداکارانه در صحنه انقلاب ایستاده بودند به دفاع از انقلاب نوپا پرداخت و کمتر از دو ماه از پیروزی انقلاب نمی گذشت که مردم را به شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی ایران دعوت نمود. در این انتخابات که در 12 فروردین سال 1358 ه. ش برگزار شد و یکی از آزادترین انتخابات تاریخ ایران بود، مردم به تشکیل جمهوری اسلامی ایران با بیش از 98 درصد رأی موافق پاسخ مثبت دادند و از آرمانهای امام خمینی حمایت کردند.
پس از این انتخابات، انتخابات پیاپی برای تدوین و تصویب قانون اساسی و انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برگزار گردید. امام خمینی که استقرار ارکان نظام اسلامی را در حضور مردم در صحنه ها و حمایت آنان می دانستند همه روزه در محل اقامت خود در دیدار با هزاران تن از مشتاقان خویش سخنرانی می کردند و ضمن ارائه رهنمودهای لازم برای حفظ و تداوم آرمان های انقلاب، آنان را در جریان امور و مسائل کشور قرار می دادند.
دیدار مردم با امام در مدرسه فیضیه قم
امام خمینی پس از پیروزی انقلاب در تاریخ دهم اسفند 1357 ه. ش از تهران به قم بازگشتند و تا زمان ابتلا به بیماری قلبی (2 بهمن 1358) در این شهر اقامت داشتند و پس از بیماری به بیمارستان قلب تهران منتقل شدند. پس از 39 روز مداوا در این بیمارستان، موقتاً در منزلی واقع در منطقه دربند تهران ساکن شدند و سپس در تاریخ 27 / 2 / 1359 بنا به تمایل خود به منزلی محقر متعلق به یکی از روحانیون (حجت الاسلام سید مهدی امام جمارانی) در محله جماران نقل مکان کردند و تا زمان رحلت در همین منزل ماندند.