مدیر مدرسه علمیه امام خمینی (ره) گرگان گفت: برخلاف تصور برخی از مردم که امام را تنها یک سیاستمدار قلمداد میکنند، حضرت امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه یک سیاستمدار عالیمرتبه بود، فقیه، فیلسوف و عارفی برجسته محسوب میشود.
به گزارش آستان، حجتالاسلام رسول مزرئی با اشاره به شخصیت عرفانی امام خمینی(ره)، اظهار کرد: امام هم در عرفان نظری و مباحث فلسفی حکمت متعالیه و هم در عرفان عملی و سیر و سلوک، اهل فن و متخصص بود.
وی با اشاره به اینکه امام مباحث مربوط به عرفان نظری را از اساتید برجسته زمان خویش فرا گرفت، افزود: ایشان تعلیقات و حواشی بر دو کتاب مهم "فصوصالحکم" نوشته ابن عربی و "مصباح الانس" نوشته ابن فناری دارند که در کتاب مستقلی چاپ شده است. امام مراتب قوس نزول و قوس صعود را در کتاب "مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه" بهخوبی شرح و تبیین کرد.
مدیر مدرسه علمیه امام خمینی (ره) گرگان بیان کرد: ایشان کتبی را در جمع بین شریعت، طریقت و حقیقت با نامهای "آداب الصلاة" و "سرّ الصلاة" به رشته تحریر در آوردند. علاوه بر این امام شرحی بر برخی از ادعیه مانند دعای سحر نیز دارد.
مزرئی در ادامه گفت: یکی از مهمترین شاخصههای عرفان امام راحل، جمع بین شریعت، طریقت و حقیقت است. امام در دو کتاب "آداب الصلاة" و "سرّ الصلاة" که در خصوص آداب و اسرار باطنی نماز است، بهخوبی پیوند بین شریعت، طریقت و حقیقت را مطرح کرده است.
مدیر مدرسه علمیه امام خمینی (ره) گرگان، تمسک به ولایت انسان کامل را دیگر شاخصه امام در مسائل سیر و سلوکی برشمرد و افزود: در واقع انسان کامل و مقام ولایات مطلقه، واسطه فیض بین خدا و بندگان است. چه در قوس نزول و چه در قوس صعود، آنچه باعث ارتباط بین حق و خلق میشود، مقام ولایت مطلقه انسان کامل است. مقام ولایت مطلقه در پیامبر و اهل بیت بروز و ظهور پیدا کرده است. در عصر ما هم خلیفه اعظم خداوند و واسطه فیض، امام زمان(عج) است. امام خمینی(ره) در تمامی مراحل سیر و سلوک توجه عمیقی به این مجرای اصلی فیض داشتند و همواره به حضرات معصومین تمسک داشتند.
وی، پیوند بین سیاست و عرفان را هم از شاخصههای عرفان امام دانست و اظهار کرد: برخی معتقدند که عرفان با گوشهنشینی، انزوا و خلوتنشینی رابطه دارد و معرفت الله بعد از انزوا از خلق و گوشهنشینی حاصل میشود اما امام قائل بر این بود که بین عرفان و سیاست جدایی وجود ندارد.
مزرئی بیان کرد: انقلابی که امام بنیان نهاد، از یک حیث جمهوری بود یعنی اجتماع و جامعه در واقع در آن نقش داشت و از یک سو حکومت اسلامی بود و در آن احکام دین مبین اسلام چه در مرحله ظاهر قش و چه مرحله لب باطن، به اجرا در میآید. امام راحل با تشکیل جمهوری اسلامی، پیوند بین عرفان و سیاست را برقرار کرد.