اهم بیانات:
- اگر دیدید در یک مقاله ای یا سرمقاله ای اشتباهی شده است، انسان که مصون از اشتباه نیست؛ اگر بر خلاف آنچه میزان اقتضا می کند شده است، قدرت روحی انسانِ صحیح آن است که بتواند همان اول بنویسد که من اشتباه کردم. مسأله این است که اگر در کسی این قدرت پیدا شود، او مالک خودش است و اگر این قدرت در انسان نباشد، مالک خودش نیست و شیطان مالک اوست.
- جوانها طرز فکری دارند که پیرها آن طرز فکر را ندارند. بزرگترها اگر دیدند که یک جوانی به واسطه تندیی که دارد، در عین حالی که سالم است؛ مقاله ای نوشته که موجب آزردگی یک جمعی و سبب تفرقه می شود؛ کوشش کنند که اصلاح کنند و تبعاتش کم شود.
- ما باید حتی الامکان کاری بکنیم که یک وقت خدای نخواسته در خارج نگویند این یک کشوری است که نمی تواند خودش درست کند. بزرگانش ریختند به جان هم و پائین تر آنها هم به جان هم ریختند! در حالی که مملکتشان در معرض خطر است، جنگ داخلی راه انداخته اند، پس اینها رشد ندارند.
- نباید اینطور منعکس بشود که ما یک ملتی هستیم که در عین حالی که مبتلا به دشمنها هستیم، خودمان به جان هم ریختیم و خودمان مشغولیم به اینکه با هم اختلاف داشته باشیم. هِی دامن بزنیم به اختلافات!! این همان است که آنها از خدا می خواهند. در نتیجه در دنیا منعکس بشود یک ملتی هستید که قیّم لازم دارند و خودشان نمی توانند خود را اداره کنند!
- ما باید همه با هم همزبان و هم قلم باشیم، برای این مشکلاتی که پیش آمده کوشش کنیم رفع بکنیم مشکلات را، نه اضافه کنیم. لااقل روزنامه های ما اضافه نکنند. حالا نمی توانند کم کنند، دیگر اضافه نکنند.
- ما امروز چنانچه واقعاً عقل سیاسی داشتیم و توجه به مسائل سیاسی داشتیم، باید همه دست به دست هم بدهیم، زیر بغل همه را بگیریم تا بتوانیم راه برویم. چند نفر آدم که همه آنها شُل هستند، نباید اضافه کنیم شُلی را به آنها! باید اینها همه دست هم را بگیرند، بتوانند راه بروند.
- یک وقت یک کسی فرض کنید یک حرفِ غیر واقعی نوشت و غیر صحیح نوشت، این را اگر تحمل کرد انسان و با قول صحیح و حَسَن به او این جواب داد کم می شود، تمام می شود. اما اگر بنا شود که خشونت بکند، شما هم بکنید؛ باز او یک خشونت دیگر می کند تا آخر.
- می بینید کسی این وزارتخانه را خوب اداره نمی کند، کمکش بکنیم. این آدم خوب نمی تواند کاری انجام بدهد، کمکش کنیم. نیاییم بگوئیم که چون تو نمی توانی کار بکنی، پس باید چه. آن هم بگوید نخیر، من می توانم، شما نمی توانید. این مسئله ای است که الآن هر که هر حرفی به دیگری بزند آن هم جوابش را می دهد. و آن وقت یک غائله درست می شود. چرا ما در یک موقعی که محتاج آرامش هستیم، غائله ایجاد کنیم؟
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۱۷۱ - ۱۷۸