با اعلام نتایج شمارش
آراء انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، تا این لحظه، پرونده این انتخابات مهم
به مرحله حساسی رسیده و شاید بتوان گفت تقریباً بسته شده است، اما چند نکته را باید
حتماً یادآوری کرد؛ نه برای اینکه تغییری حاصل شود بلکه برای اینکه در تاریخ ثبت شود.
به گزارش «آستان»، این
انتخابات در حالی برگزار شد که وضعیت ردصلاحیتها، برخلاف دفعات قبل که با اعتراض اصلاحطلبان
مواجه میشد، اینبار صدای خیلیها را درآورد و حتی برگزارکنندگان انتخابات هم به صراحت
از آن انتقاد کردند. با این حال، اصلاحطلبان، اعتدالیون و راستگرایان معتدل (در یادداشتی
دیگر خواهم گفت که چرا از عنوان اصولگرایان برای دسته سوم استفاده نمیکنم) دست به
دست هم دادند و ائتلافهایی علیه مخالفان اعتدال تشکیل دادند. این نخستین گام قابل
تقدیر آنها بود.
در این بین، آیتالله
هاشمی رفسنجانی نقشی محوری ایفا کرد. او در کنار سیدحسن خمینی، که هرچند با بیمهری
شورای نگهبان مواجه شد اما نه به راه افراط رفت و نه تفریط، لیستی برای تهران تدارک
دیدند. آیتالله هاشمی همچنین افرادی را برای دیگر حوزههای انتخابیه به مردم معرفی
کرد. کافیست برای فهم بهتر میزان اقبال عمومی از این لیستها به نتایج انتخابات خبرگان در تهران
که تاکنون اعلام شد نگاهی بیندازید.
اما آنچه نباید فراموش
شود، بیاخلاقیهایی است که رقبا و مخالفان آیتالله در این راه بدان متوسل شدند. بازی
نخنماشده تهمت و افترا شروع شد. اینبار «انگلیسیبودن» کلیدواژه اصلیشان بود و
«کاندیدای انگلیسی» تبدیل شد به رمز آشوب برخی افراطیون. آنقدر گفتند و گفتند تا صدای
دولتیها و حتی شخص رئیسجمهور هم درآمد، با این مضمون که ای بیانصافها این کاندیداها
از زیر تیغ همان شورایی عبور کردهاند که شما برای استصوابی عمل کردنش سینه چاک کردهاید!
واکنش هاشمی اما مانند
خیلی از مقاطع مشابه در طول این سالها، «صبر» بود؛ تا آنکه «مردم» پاسخ این تهمتها
را در میدان بدهند. حالا مردم پاسخ دادهاند؛ پس آقایان تهمتزننده، لطفاً خوب به نتایج
آراء انتخابات خبرگان نگاه کنید. آنقدر خوشبین نیستم که منتظر باشم در رسانههایتان
و از تریبونهایتان نتیجه واقعی تحلیلتان را فریاد بزنید؛ تنها توقعم این است که در
خلوتتان به پرسشهایم پاسخ بدهید.
آقایان! شما هاشمی رفسنجانی
را به انگلیسی بودن متهم کردید. میخواهم با شما همنظر شوم. اصلاً به نظر من هم او
انگلیسی است! هاشمی انگلیسی است چون وقتی ظرفیتهایش را به کار میگیرد، بیشتر از تمام
رسانههای شما میتواند مردم را به صحنه انتخابات بکشاند. هاشمی انگلیسی است چون وقتی
بدترین تهمتها را به او میزنید و حتی از رسمیترین تریبونها هم علیه او استفاده
میکنید، باز هم صبور میماند و به قند کلامیاش بسنده میکند و حرف اصلیاش را میگذارد
برای زمینی که میتوان در آن «رو» بازی کرد. هاشمی انگلیسی است چون به جای خزیدن به
کنجی و بسنده کردن به سمتهای انتصابی، خودش را بارها در معرض رأی مردم قرار داده و
میدهد. هاشمی انگلیسی است چون به گواه تاریخ و آمار و تجربه، میزان رأی جامعه به او،
آنقدر مهم و اثرگذار است که میتواند سنجشی برای «دیدگاه» جامعه محسوب شود.
آقایان! خوب که فکر میکنم،
میبینم حق با شماست؛ هاشمی واقعاً انگلیسی است چون وقتی پای کار میآید، مشارکت مردم
در انتخابات بالاتر میرود و نظام سربلندتر میشود. او انگلیسی است چون در حساسترین
برههها، خود، آبرو، خانواده و جانش را وسط میگذارد و باز هم از عشق به انقلاب و امامِ
انقلاب سخن میگوید. هاشمی انگلیسی است؛ اگر نیست پس چرا همیشه مردم را به حضور در
پای صندوقهای رأی دعوت میکند؟! او انگلیسی است و با حمایت شخص ملکه بریتانیا توانست
رأی اول تهران شود! اصلا حسن روحانی هم این وسط مقصر است وگرنه چرا خیلی ظریف مذاکرات
را به نتیجه رساند و بعدش هم دوباره سفارت انگلیس در تهران را دایر کرد و آخر سر هم
خودش رأی دوم تهران را کسب کرد؟!
آقایان! شما تلقی ما
را از انگلیس، همان که استعمار پیر میخوانیدش، عوض کردید. هاشمی انگلیسی است
و شما به راحتی آب خوردن به او ناسزا میگویید، از محاکمه فرزندانش در دادگاه خوشحال
میشوید، تشکیک ایجاد کردن در سرچشمه مال و اموالش را به یک بازی خندهدار در بین خودتان
تبدیل کردهاید و از علاقه امام راحل به او و حکمهایی که از رهبری دریافت کرده است
سخنی به میان نمیآورید.
با همه این اوصاف، حرف
شما را میپذیریم؛ هاشمی انگلیسی است؛ اما شما که خود را در معرض نقد صریح قرار نمیدهید،
شما که در میان بالا رفتن مشارکت رأیدهندگان تهرانی جایگاه کمتری داشتید، شما که عملکرد فرزندانتان
به اندازه او شفاف نیست، شما که بیشتر شتابِ تهمت زدن دارید تا صبرِ تهمت شنیدن، شما
اهل کجائید؟!
احتمالا بعد از خواندن
این متن باور نخواهید کرد، اما باور کنید که شخصاً انتقادهایی به هاشمی رفسنجانی وارد
میدانسته و وارد میدانم اما چند سالی است که به احترام این آیتالله صبور و کارکشته
از جا بلند میشوم. پیشنهاد میکنم شما هم به احترام رأی اول مردم تهران، بایستید.
راستی، اگر انصاف داشتید و از جا بلند شدید، کمی هم به پشت سرتان نگاه کنید.
حسین آشنا (مستعار)
- تحلیلگر مسائل سیاسی
البته که مواضع و حرفهای راست ترین بخش اصول گرایان علیه هاشمی خالی از ایراد نیست اما نه آنگونه که شما می گویید اقای مستعار پیش از همه و جریان اصلاح طلب بود که علیه هاشمی تا این حد پیش رفت که شعار می داد ( تاجر ورشکسته برگردد به باغ پسته) و مثه انتخابات 7 اسفند مردم ان روز هم بخاطر اقتدار گرایی به هاشمی رای ندادند بعد در انتخابات ریاست جمهوری 84 جناح اصلاح طلب که خود را شکست خورده و از مدار حکومت برکناری می دید تمام قد پشت سر هاشمی قرار گرفت مضافا به حمایت دولت خاتمی بی بی سی . تلویزیون امریکا و العربیه و سایر شبکه های خبری جهانی و شبکه های فارسی خارج از کشور در اغلب استانها و اغلب حوز های رای گیری مردم را به رای دادن به هاشمی ترغیب می کردند اما با ان همه تبلیغات وسیع داخلی و خارجی حامی و همراه هاشمی مردم همین مردم تخران به کسی رای دادند که فقط مدتی کوتاه او را در مقام شهرداری دیده بودند آیا انها مردم نبودند رای و خواست ان مردم اقای مستعار برای شما و جریان خوش بحالان اهمیتی نداشت اقای مستعار ان روز ها کجا بودید و چرا در مقام دفاع از هاشمی قلمفرسایی نکردید اقای مستعار از انتخابات 84 ریاست جمهوری و هاشمی بود که اجازه داد کشور های منطقه مشخصا عربستان دل قوی به حمایت امریکا و اروپا در ایران دخالت کند اقای مستعار انحصار طلبان به شدت قدرت طلب بودند که زیر بغل عربستان هندوانه گذاشتند که جرات پیدا کند در مقابل ایران عرض و اندام کند و در سالهای بعد این قدرت را در خود ببینند بطور مستقیم در اوضاع ایران دخالت کند عجبا از شگفتی7 اسفند و پهلوان پنبه هایی که موجب افول قدرت ایران خدا یا خدایا باید گریست به حال روز ایران که از این پس زیر سلطه عربستان برود و از برای این روزگار خفت بار شادمانی کند از این قلفرسایی شرمت باد البته اگر هنوز ذره ای حیا و غیرت در فکر بیمارتان مانده باشد