Tuesday 14 May 2024| ۰۴: ۳۷ - سه‌شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۵۵۹
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۳
به گزارش آستان :
شکست مطلق اصولگرایان در تهران، شوک بزرگی به اردوگاه راست گرایان وارد آورده است. در یک هفته اخیر تحلیل های متفاوتی از دلایل این شکست مطرح شد. از غرب زده بودن مردم تهران گرفته تا متهم کردن تهرانی ها به ارتکاب انواع فساد. برخی اصولگرایان این را دلیلی برای رأی مردم به اصلاح طلبان و «نه» بزرگ شان به راست گرایان می دانند.
هرچند برخی دیگر از اصولگرایان ریشه شکست شان را در تندروی برخی هم فکران خود عنوان می کنند که به نظر می رسد این تحلیل بیشتر به واقعیت و انصاف نزدیک باشد.
جریان دیگر در جناح راست نیز از لزوم عبور از نئو راست گرایی و بازگشت به اصولگرایی سخن به میان می آورد و دلیل شکست را صادق نبودن در دفاع از آرمان ها می داند.
به هر تقدیر اصولگرایان در دو سال اخیر با وجود تمام امکانات، دو شکست قاطع را تجربه کرده اند و حال جریانات مختلف در این جناح به دنبال اتهام زنی به یکدیگر هستند.
اما با رویش جریان تندرو در اصولگرایان، این جناح سیاسی با بحران هویت دست و پنجه نرم می کند و همین عامل، باعث شکست های پی در پی آن ها می شود. 
زمانی که «حفظ قدرت» به عنوان تنها هدف برای سیاست ورزی مبنای عمل قرار بگیرد، بحران فقدان مشروعیت مدنی دامن سیاست مداران را فرا خواهد گرفت.
به نظر می رسد برای کسب قدرت، باید مدتی از قدرت دور بود. این را اصلاح طلبان به خوبی تجربه کردند. آن ها در مجالس چهارم و پنجم حضور کمرنگی داشتند، قوه مجریه را در آن سال ها در اختیار نداشتند و همین عوامل، نزدیکی شان به جامعه را فراهم آورده بود. در میان مردم بودن و درد آن ها را فهمیدن کلید موفقیت اصلاح طلبان و مردمی بودن شان در ادوار مختلف است. 
اما اصولگرایان دقیقاً از این ناحیه بسیار ضربه پذیر هستند. راست گرایان هیچ گاه دوری از قدرت را تجربه نکرده و به فهم درستی از مطالبات مردم دست نیافته اند.
شاید بهتر باشد راست گرایان به جای اتهام زنی به یکدیگر، به راهکاری جهت خروج از بحران هویت دست یابند. هویتی که در مسیر حفظ قدرت به هر طریق ممکن با بحران فقدان مشروعیت مدنی مواجه شده است.
قطع به یقین اتاق فکر جناح راست و کارگردانان شکل گیری ائتلاف و وحدت اصولگرایان پس از شکست اخیر، به دنبال ریشه یابی دقیق نتایج انتخابات خواهد رفت اما برای خروجی اتاق فکر اصولگرایان، دو فرضیه محتمل است.
1-  طراحی پلان جدید برای ادامه سیاست ورزی بر پایه رجوع به گفتمان غالب در جامعه و بر اساس خواست و اراده مردم. این تغییر فاز در چند سال اخیر توسط  ناطق نوری و علی لاریجانی که از لیدرهای جریان اصولگرایی بودند صورت گرفت. این دو نفر، راه خود را از جریان تندرو اصولگرا جدا کرده و مسیر جدیدی پیش روی خود قرار دادند. شاید الان زمان مناسبی باشد تا دیگر اصولگرایان واقع بین نیز که تا به حال به هر دلیلی با تندروها همگام بوده اند، مسیر خود را عوض کرده و در جریان ناطق – لاریجانی قرار بگیرند.
2-  ادامه پلان موجود بر پایه تکیه بر برخی نهادها و مقابله نرم با اراده و خواست مردم. این پلان خواسته یا ناخواسته همواره از سوی برخی جریانات اصولگرا مبنای سیاست ورزی شان قرار گرفته است. اما پیامدهای این نوع سیاست ورزی، نزاع با نهادهای منتخب ملت و گام برداشتن در مسیر خلاف منافع ملی است.
محسن امامی فر 
منبع : آفتاب یزد
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
عناوین برگزیده
آخرین اخبار
پربازدید ها
پربحث ترین عناوین