Thursday 09 May 2024| ۰۰: ۳۹ - پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۵۶۱
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۰
بیکاری ام المفاسد است. یک فرد بیکار به لحاظ شخصیتی داغان می شود و در خطر بیماری قرار می گیرد.
آستان - حسين كمالي* - وضعیت کشور و بازار کار به سمتی رفته که به نظر می رسد آمار و ارقام مشخصی از رقم بیکاری در کشور وجود ندارد و شاید تعریف صحیحی هم از این پدیده ارایه نشده است. به طور مثال در مقطعی دو روز کار در هفته ملاک شاغل بودن بود و بعدها یک روز و حتی کار به جایی رسید که دولت های نهم و دهم، 2 ساعت فعالیت در هفته را شغل به شمار می آورد. ملاکی را که برای بیان این آمار ارایه می دهند، برخی از دستور عمل های آماری ملی و برخی بر مبنای آمارهای بین المللی است. اما آنجه در واقع می توان به آن پرداخت، این است که در برخی از فعالیت های سیاه و کار چاق کنی ها و معاملات آنچنانی بتوان 2 ساعت در هفته، هزینه های زندگی را تامین کرد.
در واقع هر نوع تحرکی که درآمدش زندگی را به شکل مطلوبی اداره کند یا حداقل های روز مره را تامین کند را شغل می نمامند. بنابراین در مورد جامعه حقوق بگیر و همچنین مجموعه بیکاران کشور 2 ساعت در هفته با هیچ متر و معیاری نمی تواند ملاک شغل در نظر گرفته شود، چون درآمد حقوق بگیران به گونه ای نیست که بتواند مشکل معیشتی مردم را برطرف کند.
کسانی هستند که هم دانش آموز و دانشجو و یا بازنشسته هستند، اما فعالیت شغلی هم دارند. یکسری هم تبعه بیگانه هستند و در کشور فرصت شغلی را اشغال کرده اند. در کل شاغلان چهره های گوناگونی هستند که در حال فعالیت اند. بنابراین تفکیک اینها در یک نظام نامه آماری و شناخت بیکاران واقعی و کسانی که جامعه باید نسبت به تانین شغل آنها حساس باشد، از ضروریات است که متاسفانه تا امروز در این زمینه حرکتی یا برنامه ای نداشته ایم. البته باید گفت که مردم هم همکاری لازم را انجام نمی دهند، چرا که در هنگام سرشماری همکاری مطلوب را انجام نمی دهند. این در حالی است که واقع گویی و صداقت در ارایه آمار برای آنهایی که قرار است در راستای ایجاد اشتغال فعالیت کنند، فاکتور بسیار مهمی است و دولت نمی تواند تصمیم درستی بگیرند. عده ای به هر دلیلی نمی توانند کار کنند. معلول ها یا معتادها و بیماران یا حتی آنهایی که به دلیل محرومیت منطقه مسکونی شان امکان کار ندارند. لازم است که آنها را تحت برنامه ریزی های متفاوتی قرار داد تا برای اشتغال هر کدام راه کار مناسب و مشخصی در نظر گرفت.
 
گاهی یک نفر چندین شغل دارد، در حالی که شما می توانید خانواده های زیادی را مثال بزنید که همه اعضایش بیکار هستند. این مساله یکی از مواردی است که حتما باید اصلاح شود.  واقعیت این است که آمار و ارقامی دقیق و رسمی وجود ندارد اما می توان به راحتی حدس زد که بیکاران در کشور آمارشان بیش از حد معمول است. با وجود اینکه من در دولت مسئولیتی ندارم، در طول روز شاید بیشتر از 40 نفر از من برای خودشان یا فرزندانشان طلب کار می کنند. ناگفته پیداست این نشانگر این واقعیت است که باید بیکاری را به عنوان بحرانی جدی، جدی بگیریم.
تلاش برای چند شغلی در بیشتر موارد به این دلیل است که "یک حقوق" کفاف هزینه های زندگی را نمی دهند و به همین دلیل مردم نه از روی طمع، بلکه از روی نیاز شدید مالی دست به چنین اقدامی می زنند و آسایش و آرامش خود را عمدا از دست می دهند تا بتوانند خرج زندگی خود را درآورند.
بیکاری ام المفاسد است. یک فرد بیکار به لحاظ شخصیتی داغان می شود و در خطر بیماری قرار می گیرد. همچنین نیاز مالیِ ناشی از بیکاری باعث می شود تا بیکاران از روی ناچاری به سمت ناهنجاری های آنچنانی می روند و در نتیجه کانون خانواده هم تهدید شده و تعداد فرزندان طلاق هم بیشتر می شود. تاکید می کنم که بیکاری ام المفاسد است .
ریشه مشکلات اقتصادی را باید در سیاستهای غلط اقتصادی مشاهده کرد، ما در بخش صنعت و کشاورزی و همچنین تولید بر اساس مزیت و تخصص برنامه ریزی نمی کنیم و به همین دلیل هیچگاه به یک فعالیت خوب و سود ده نمی رسیم و مشکلاتمان همیشگی هستند.

*دبیر کل حزب اسلامی کار

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
عناوین برگزیده
آخرین اخبار
پربازدید ها
پربحث ترین عناوین