امام خمینی(س) می فرماید :" محرّم ماهى است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است. امسال در ماه محرّم، نهضت حق در مقابل باطل تقویت مىشود."(صحیفه امام، ج5، ص 177).
همان طور که امام حسین(ع) برای اثبات ارزش ها و آرمان ها ایستادگی کرد و واقعه عاشورا و کربلا را رقم زد تا به هدف خود برسد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز با همین اندیشه و برگرفته از همین دیدگاه برای دستیابی به ارزش ها به پا خاست و انقلاب اسلامی ایران را رقم زد.
امام خمینی(س) در بیانات دیگری در این راستا فرمودند:رمز بقای انقلاب اسلامی، ایستادگی بر ارزش ها و آرمان هایی است که در منطق عاشورا به شفافترین و زلالترین وجه ممکن متجلی گردیده است. لزوم پایبندی به این منطق و ایمان به شعارهای این مکتب منحصر به عرصه اندیشه و اعتقاد نیست بلکه باید منطق انقلاب امام را که جز منطق عاشورا نبود، و شعارها و آرمانهای امام را که جز شعارها و آرمانهای عاشورا نبوده است." با حلول ماه محرّم، ماه حماسه و شجاعت و فداکارى آغاز شد؛ ماهى که خون بر شمشیر پیروز شد، ماهى که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه ستمکاران و حکومتهاى شیطانى زد، ماهى که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزى بر سر نیزه را آموخت، ماهى که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند، ماهى که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت."( صحیفه امام، ج5، ص 75).
حضرت امام (س) علل شکل گرفتن و بقای انقلاب اسلامی را مدیون و مرهون عاشورا و نهضت اباعبدالله (ع)میدانند و معتقدند که مردم درس قیام و مبارزه را از امام حسین(ع)فراگرفتهاند: " رمز پیروزى اسلام بر کفر جهانى را در این قرن که پانزدهم خرداد 42 سرآغاز آن بود، در دوازدهم محرّم حسینى جستجو کند، که انقلاب اسلامى ایران، پرتوى از عاشورا و انقلاب عظیم الهى آن است."(صحیفه امام، ج17، ص 482).
عدالتخواهی و مبارزه با جور و ستم از جمله اهداف حرکت انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی بود که برگرفته از نهضت عزتمدارانه حسینی است. سید الشهداء- سلام اللَّه علیه- وقتى مىبیند که یک حاکم ظالمى، جائرى، در بین مردم دارد حکومت مىکند، تصریح مىکند حضرت که اگر کسى ببیند که یک حاکم جائرى در بین مردم حکومت مىکند، ظلم دارد به مردم مىکند، باید مقابلش بایستد و جلوگیرى کند هر قدر که مىتواند؛ با چند نفر، با چندین نفر، که در مقابل آن لشکر و بساط، هیچ نبود. لکن تکلیف این طور مىدانست که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه این ملت را اصلاح کند، تا اینکه این عَلَم یزید را بخواباند و همین طور هم کرد و تمام شد.
خونش را داد و خون پسرهایش را داد و اولادش را داد و همه چیزهاى خودش را داد در راه، براى اسلام. مگر خون ما رنگینتر از خون سید الشهداست؟ ما چرا بترسیم از اینکه خون بدهیم یا از اینکه جان مىدهیم؟ آنها هم در ... سلطان جائرى که مىگفت: مسلمانم، مسلمانى یزید هم مثل مسلمانى شاه بود."(صحیفه امام، ج4، ص:151و 152).
یکی از ابعاد بسیار مهمّ نهضت عاشورا بعد اصلاح گرانه آن بود. جامعهای که از معیارهای اصیل دین و ملاکهای ارزشی فاصله بگیرد و فساد در پیکره آن ریشه بدواند، بیبند و باری در آن گسترش یابد و ظلم و ستم بر مردم حکومت کند و به جان و مال مسلمانان تعرض شود، چنین جامعهای بیش از هر چیز نیاز به اصلاح دارد و امام حسین(ع) در چنین شرایطی زندگی میکردند و بنابراین مهمترین هدف قیام خویش را اصلاح امت جدّش معرفی کردند. " امروز مطلب مهم است. از مهماتى است که جان باید پایش داد. همان مهمى است که سید الشهداء جانش را داد برایش، همان مهمى است که پیغمبر اسلام بیست و سه سال زحمت برایش کشید، همان مهمى است که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- هجده ماه با معاویه جنگ کرد در صورتى که معاویه دعوى اسلام مىکرد ... براى اینکه یک سلطان جائر بود، براى اینکه یک دستگاه جائر بود، باید به زمینش بزند. آن قدر از اصحاب بزرگوارش را به کشتن داد، آن قدر از آنها را هم کشت؛ براى چه؟ براى اینکه اقامه حق بکند، اقامه عدل بکند."(صحیفه امام، ج6، ص: 33).