Sunday 16 November 2025| ۰۰: ۵۷ - يکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴
کد خبر: ۱۴۷۳۶
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۳

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (لزوم تشکیل حکومت اسلامی)


اهم بیانات:
ملت ایران ـ که ما هم دنبال ملت ایران هستیم ـ آنها سه تا اصل را‏‎ ‎‏تقاضا دارند، و در تظاهراتی که سرتاسر ایران کردند و حالا هم می کنند این سه تا اصل را‏‎ ‎‏ذکر می کنند و مقصودشان تحقق این سه تا اصل است. البته آنکه مقصود اصلی و هدف‏‎ ‎‏اصلی است، آن اصل سوم است که حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی. آنکه هدف‏‎ ‎‏نهایی و اصلی است آن است لکن دو اصل دیگر هم در آن مُنْضَم است؛ یعنی اگر همان‏‎ ‎‏اصل فقط هم می گفتند، این دو تا اصل هم لازمۀ آن هست. آنها که می گویند ما حکومت‏‎ ‎‏اسلامی می خواهیم یا جمهوری اسلامی می خواهیم، تحقق جمهوری اسلامی نفی رژیم‏‎ ‎‏سلطنتی است، و نفی رژیم سلطنتی نفی شاه است، در صورتی که شاه هم قانونی بوده‏‎ ‎‏باشد حکومتش و الاّ از اول دیگر بی اساس است.‏
رژیم سلطنتی بطلانش همراه خودش است. خود قانون اساسیِ ‏‎ ‎‏آن وقت ـ که این فروعش اینهایش همه اش پوسیده است ـ همین خود قانون اساسی‏‎ ‎‏می گوید که سلطنت یک موهبتی است الهی که به «اعلیحضرت» آن را مردم می دهند!‏‎ ‎‏حالا «موهبت الهی» است و مردم می دهند! حالا این چرا چه جور شده که مردم وکیل‏‎ ‎‏خدا هستند، موهبت را مردم می دهند! این چه است، شاید آن وقت هم اینها دیدند که‏‎ ‎‏نمی شود ـ مثلاً ـ دعوا کرد با رضاخان یا با آن سلاطینی که آن وقت بودند نمی شود خیلی‏‎ ‎‏دعوا کرد، خواستند یک چیزی ـ یک استخوانی لای زخم بگذارند! نه، قضیۀ این حرفها‏‎ ‎‏نیست، بیخود است. این نظام غلط پوسیده ای است. در هر صورت، در خود قانون‏‎ ‎‏اساسی هم این است که سلطنت موهبت الهی است که مردم می دهند به شاه. خوب حالا‏‎ ‎‏همین ماده را ما می خواهیم عمل بکنیم به آن. مردم باید سلطنت را بدهند به شاه. ما از‏‎ ‎‏سرتاسر این مملکت سؤال می کنیم که سلطنت ایشان را آیا شما دادید به ایشان؟ هیچ کس‏‎ ‎‏جواب آری ندارد، برای اینکه اگر هم صحیح باشد، پدران شما ـ اگر صحیح باشد، من‏‎ ‎‏عرض می کنم دروغ است این حرف اما اگر هم صحیح باشد ـ این موهبت الهی را دادند‏‎ ‎‏به رضاخان؛ خوب رضاخان مُرد و سلطنت او هم تمام شد؛ پدران ما نه وکیل ما بوده اند نه‏‎ ‎‏ولیّ ما بودند، هیچی نبودند آنها هم؛ آن وقت اکثر مردم نبودند در خارج تا اینکه‏‎ ‎‏پدرانشان یک کاری برایشان بکنند؛ بنابراین به چه دلیل الآن محمدرضاخان به حَسَب‏‎ ‎‏قانون اساسی، به حَسَب همین قانون که «موهبت الهی» است که مردم می دهند به شاه،‏‎ ‎‏خوب از ایشان ما می پرسیم که کدام مردم به شما همچو رأیی دادند؟ شما خودتان قبول‏‎ ‎‏دارید که این رأی را به پدر شما دادند؛ آن هم آنهایی که دادند، الآن از آنها کمی مانده‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۱۲ - ۵۲۴

گزارش خطا
نظرات بینندگان